اگر به اطراف خود و حتی گاها به خود نگاهی بیاندازیم متوجه میشویم که شرایطی وجود داشته و مطالبی را آموزش دیدهایم، اما آنرا عملی نکردهایم و مطمئن هستیم که به آن مطلب علاقه زیادی وجود داشته و به همین دلیل به دنبال یادگیری آن رفتهایم. اما چرا در زندگی خود آنها را عملی نکردهایم؟
شاید مثال زیر موضوع را برای شما شفافتر کند. بسیاری از کسانی که در دوره مدیریت زمان شرکت میکنند، حداقل برای چند روز شروع به نوشتن فهرست کارهای روزانه و اولویتبندی میکنند. اولین روزیکه در محل کار خود حاضر میشوند سعی میکنند چند نکته را اجرا کنند. اما چون این فعالیتها جدید هستند، معمولا سخت و خسته کننده میشوند. این تلاش برای چند روز متوالی ادامه پیدا میکند و بعد نامرتب میشود تا اینکه بعد از مدت کوتاهی به شرایط قبلی خود برمیگردند و در آنها هیچ تغییری ایجاد نشده است.
ساخت عادتها
چطور تعداد کمی از افراد خیلی موفق هستند، عملکرد خیلی بالایی دارند و کارهای بزرگ انجام میدهند و افراد دیگر در همان سطحی که هستند باقی میمانند و هیچ گاه پیشرفت نمیکنند و از آن چیزی که هستند فراتر نمیروند؟ پاسخ این سوال در ساخت عادتها نهفته است. شاید این موضوع مهمترین وجه تمایز افراد خارق العاده با افراد معمولی است. افراد فوق موفق تمام کارهای مهم زندگی را تبدیل به عادت کرده اند. وقتی انجام یک فعالیت به عادت تبدیل میشود دیگر انجام آن فراموش نمیشود. حتی خستگی، شرایط نامناسب و هیچ موردی باعث نمیشود که از انجام آن صرف نظر کنیم. ساخت عادتها ایده بسیار مهمی هست که کارمندان و مدیران میتوانند از این روش استفاده کنند.
عادت های عمیق و تاثیر آن بر کاهش مصرف انرژی
ما به مرور زمان به انجام برخی از فعالیت ها آنقدر عادت میکنیم که دیگر هیچ توجهی به آنها نداریم و آن کار به صورت خودکار انجام میشود. اسم این عادت ها “عادتهای عمیق” است.
خداوند بدن ما را طوری طراحی کرده است که وقتی کاری را زیاد تکرار میکنیم، بدن تشخیص میدهد که باید این عمل را به عادت تبدیل کند. هر چه انجام یک فعالیت به عادت عمیقتری تبدیل شود، بدن برای انجام آن فعالیت، انرژی کمتری مصرف میکند.
کسانیکه برای اولین بار رانندگی را میآموزند، پس از یک ساعت تمرین آنقدر خسته میشوند که شاید نیاز به استراحتی طولانی داشته باشند. چون این کار تمرکز و دقت زیادی میطلبد و انرژی فیزیکی، فکری و احساسی زیادی مصرف میکند. افراد باید به روبرو توجه کنند، دنده را به موقع عوض کنند، در زمانهای مناسب به آینه نگاه کنند، فاصله ها را تخمین بزنند و …
ولی فردیکه 10 سال رانندگی کرده است حین رانندگی انرژی بسیار کمتری مصرف میکند، زیرا اغلب فعالیتها از روی عادت انجام میشود.
پس اگر بخواهیم کارایی خود را به شدت بالا ببریم، یعنی کارهایی انجام دهیم که از دید دیگران خیلی سخت است و در عین حال انرژی خیلی کمی مصرف کنیم تنها یک راه داریم. باید کارهای مهم زندگی را به عادتهای عمیق تبدیل کنیم.
بنابراین تاثیر عادتها در موفقیت انکارناپذیر است. اگر نتوانیم کارهای مهم را به عادت تبدیل کنیم، هیچگاه نمیتوانیم در آن کارها تداوم را حفظ کنیم.
تبدیل فعالیت های مهم به عادت
چگونه میتوان یک فعالیت خوب و مفید را به عادت تبدیل کرد؟ سادهترین جواب ممکن این است: اگر یک فعالیت را حداقل به مدت 30 روز تکرار کنیم، به عادت تبدیل میشود. این عادت هر چه بیشتر ادامه پیدا کند، به عادت عمیقتری تبدیل میشود. پس اگر بتوانیم سی روز متوال دقیقا در یک زمان مشخص با شرایط مشابه کاری را تکرار کنیم، در روز سی و یکم آن کار را روی عادت انجام خواهیم داد. با این روش میتوانیم کارهای سخت و مهم را تبدیل به عادتی کنیم که خود به خود انجام میشود.
البته عدد 30 روز عددی تقریبی است. در برخی افراد شاید تکرار کاری به مدت 20 روز تبدیل به عادت شود و در برخی افراد شکلگیری عادت بیشتر طول بکشد. نکته مهم آن است که کار مورد نظر را به اندازه کافی تکرار کنیم تا در مغز به عنوان عادت ثبت شود.
اگر این سی روز را به سه بازه زمانی ده روزه تقسیم کنیم، در ده روز اولی که میخواهیم عادت جدیدی را کسب کنیم یا عادت دیگری را جایگزین کنیم سیستم بدن از پذیرش آن خودداری می کند و این چهار انرژی به گونه ای هستند که دوست ندارند تغییر وضعیت دهند.
اگر به اطرافیان دقت کنید افرادی که تصمیم میگیرند رژیم لاغری بگیرند یا سیگار را ترک کنند اغلب آنها تلاشهای خود را تا 10 روز ادامه نمیدهند و قبل از آن ناامید میشوند، چون معمولا در 10 روز اول بدن در حالت تدافعی قرار دارد و نمیگذارد عادتها تغییر کنند و همین موضوع باعث میشود که اغلب قبل از این 10 روز تسلیم شوند و تلاش را ادامه ندهند. بیشترین تغییر برای ایجاد یک عادت در همان 10 روز اول است. برای کاهش سختی کار باید برای تمامی مراحل و جزییات کار راه حل مناسبی پیدا کنیم و حتما برنامهریزی کنیم.
در ده روز دوم مقاومت و عدم پذیرش بسیار کمتر می شود، یعنی سیستم بدنی و ذهنی ما به گونهای است که مقاومت میکند، ولی در حال پذیرش شرایط جدید است. تا این مرحله بدن با شکلگیری عادت جدید مقابله میکند، اما در دو روز سوم سیستم بدن شروع به وفق دادن خود با وضعیت جدید می کند. در این مرحله کار آسانتر می شود و در واقع بدن انرژی کمتری برای انجام کار جدید مصرف میکند.
بنابراین شاید برای ایجاد عادت های جدید مهمترین کار ممکن آن است که برای ده روز اول یک برنامه ریزی کاملا دقیق داشته باشیم و تمام جزییات را روی کاغذ بنویسیم و شرایط را مهیا کنیم تا بتوانیم این کار را شروع کنیم.
سختترین قسمت کار همان اولین قسمت کار است. بنابراین برای کسب یک عادت جدید سعی کنیم به هر قیمت ممکن 10 روز اول را بدون تسلیم شدن طی کنیم.
تغییر عادت های کلیدی یک سازمان
زمانی که ” پل اونیل” مدیر عامل شرکت آلومینیوم آمریکا شد، با متمرکز شدن شدید بر امنیت محیط کار، کارمندان خود را شگفت زده کرد. او این کار را انجام داد چون تشخیص داد بود که عادتهای سازمانی، قدرت ایجاد تغییرات بزرگ را دارند. او بر یک عادت کلیدی دست گذاشت، عادتی که اگر اصلاح میشد میتوانست با شدت و قدرت، باعث ایجاد تغییرات در حوزههایی که نامربوط به نظر میرسند شود. او میدانست وقتی عادتهایی که اهمیت بیشتری دارند، تغییر کند، موجب ترک و بازسازی سایر الگوها میشوند.
تغییرات در روشهای امنیت محیط کاری بر سایر حوزه های کسب و کار این شرکت نیز تاثیر گذاشت. هزینهها کاهش یافتند، کیفیت بالا رفت و بهرهوری به اوج رسید.
اثر یک عادت بر عادت های دیگر
عادتهای کلیدی بر زندگی افراد نیز تاثیر میگذارند. برای مثال کسیکه ورزش میکند، تمایل کمتری به کشیدن سیگار و مصرف مواد مخدر دارد، غذاهای سالمتری میخورد و بهرهوریاش بیشتر است. عادتهای کلیدی باعث ایجاد ” موفقیتهای کوچک” میشوند. دستاوردهایی که به افراد کمک میکند متوجه شوند کسب موفقیتهای بزرگتر نیز ممکن است.
برخی عادتهای مفید در زندگی و محل کار
شاید شماری از عادت های ما به نظر هدفمند به نظر نیایند، در حالی که هدفمند هستند، نه تنها به شما در رسیدن به موفقیت کمک می کنند، بلکه به شما کمک می کنند تا سالمتر، شادتر و پر انرژی تر به تمام آرزوهای خود نیز برسید و در زندگی و محل کار عملکرد فوق العادهای داشته باشید. سعی کنید آنها را در عادتهای روزانه خود وارد کنید و این زمانی است که پیشرفت و حرکت شما به سمت هدف قوت خواهد گرفت.
ساعتهای اولیه صبح زمان بسیار مناسبی برای تفکر در آرامش و بهر ه وری بالاست، در حالی که دیگران هنوز در خواب هستند، این فرصت برای شما فراهم می شود که با تمام وجود بر روی اهداف بلند مدت خود تمرکز کنید. هر شخصی در هر سطحی اگر خواهان موفقیت باشد، صبح ها زود از خواب بیدار می شود. حتی اگر سحرخیز نیستید، در روند روزانه خود تغییر ایجاد کنید و سعی کنید صبح ها زودتر و زودتر از خواب بیدار شوید. در هفته اول می توانید با کوک کردن ساعت خود یک ربع زودتر از زمان همیشگی، شروع کنید، هفته بعد هم یک ربع زودتر از هفته پیش بیدار شوید و به این روند ادامه دهید تا سرانجام بتوانید دو ساعت زودتر از قبل بیدار شوید.
ما زمان بسیار زیادی را غرق در مشکلاتمان سپری میکنیم. اما مشکلات هم نشانهای از زندگی است و اگر بخواهید تمرکز خود را از روی مشکلات دور کنید، باید قدردان هر آنچه که دارید باشید. بله، حتی قدردان مشکلاتتان باشید، قدردان بودن بهترین روش برای رسیدن به سلامتی، شادی و موفقیت است. این کار توجه شما را از آنچه که ندارید، به آنچه که دارید منتقل میکند. قدردان نعمتها و فرصتهای طبیعی که در اختیارتان گذاشته شده، باشید تا برکت زندگی شما بیشتر شود.
مطالعات نشان داده است که افرادی که بیشتر لبخند (لبخند واقعی، لبخندی که به لبخند Duchenne معروف است) میزنند، زندگی شادتری دارند. عادت به زیاد خندیدن یکی از بهترین عادت هاست که به شما اجازه میدهد تا همیشه پراحساس و آرامش ذهنی داشته باشید.
فیزیولوژی بدن ما تعیین کننده روانشناسی ذهن ماست. وقتی که غمگین هستیم یا احساس افسردگی میکنیم، ذهن ما همه چیز را با هم ادغام میکند. حتی احساسات درونی ما از ظواهر بیرونی ما پیروی میکند.
خوردن صبحانه مهمترین بخش زندگی است. با این وجود، 31 میلیون آمریکایی هر روز از خوردن صبحانه دوری میکنند. تا به حال کسی به شما گفته است که صبحانه مهمترین وعده غذایی است؟ این حرف صد در صد صحیح است. اگر واقعا میخواهید به موفقیت برسید، هر روز صبح یک صبحانه کامل و مقوی بخورید. اضافه کردن این عادت روزانه اصلا کار سختی نیست. تنها نیاز به برنامهریزی دارد و اگر مجبور هستید هر روز صبح با عجله از خانه بیرون بروید و هیچ وقت اضافه ای برای خوردن صبحانه ندارید، تنها کاری که باید بکنید این است که صبحها زودتر از خواب بیدار شوید تا این عادت خوب را به زندگی روزمره خود اضافه کنید.
یکی از بهترین عادتهای روزانه ورزش کردن است که نباید هرگز قطع شود. برای اینکار نیاز نیست دوی ماراتن بدوید یا وزنههای سنگین بلند کنید. هدف از ورزش روزانه انجام فعالیتهای آرامش بخش برای رسیدن بیشتر اکسیژن به خون و افزایش اندروفین در بدن است. این کار نه تنها به شما کمک میکند که از لحاظ جسمی وضعیت رو به بهبودی را داشته باشید، بلکه وقتی که این عادت روزانه را به زندگی خود اضافه کنید، شما را با انگیزهتر و پر انرژیتر خواهد کرد. با ورزش کردن depaminine، oxytocin و serotonin در بدن آزاد میکند که باعث سرخوشی زیاد شده بدون اینکه نیاز باشد هیچ دارویی مصرف کنید.
پیشنهاد میکنم برای داشتن زندگی بهتر، مقاله “کارها و عادتهای خوب روزانه برای زندگی بهتر” را در سایت متمم مطالعه نمایید.